سلامت نیوز:گره کار جنگل به دست مردم باز میشود این موضوع اما دیر دستگیرمان شد. تخریب جنگلها هرروز اتفاق میافتد، نهتنها در ایران بلکه در کل جهان. جنگلها تقریبا یکسوم خشکیهای جهان را تشکیل میدهند اما آن طور که آمارها نشان میدهد بین سالهای ١٩٩٠ تا ٢٠١٥، یعنی تنها در فاصله ٢٥ سال، جهان ١٢٩میلیون هکتار از جنگلهای خود را از دست داده است. در این میان بسیاری از دولتهای جهان نسبت به اقدامی موثر در راستای محافظت از جنگلها اظهار عجز میکنند و به نظر میرسد در این عرصه نیز باید گره کار به دست مردم و بخش غیردولتی باز شود.
حفظ جنگل ازطریق رفع نیازهای متقابل
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شهروند، نیاز جنگل به مردم یک روی سکه است و روی دیگر، نیاز مردم به جنگل است. در تمام نواحی جنگلی دنیا مردم تلاش میکنند منافع خود را توسط جنگل تأمین کنند و این در ایران هم صدق میکند؛ ولی این برخورداری و تأمین منافع بعضا با آسیبهایی به پیکره جنگل روبهرو است. مردم ساکن در نواحی جنگلی با قطع درختان کهنسال و تنومند جنگل و رهاکردن دام میان بوتهها و درختچههای جنگل سعی در بهرهجویی از جنگل دارند و با این همه تمام عمر در فقر به سر میبرند. رویکردهای مدیریتی جدید در رابطه با منابع طبیعی راهحل مناسب را در بکارگیری تواناییها و استعدادهای نهفته در داخل اجتماعات میبیند. مدیریت مشارکتی حضور ذینفعان ساکن در نواحی جنگلی را میطلبد تا به کمک آنان بتوان طرحهای جنگلداری را اجرایی کرد؛ در این ارتباط متقابل هم انسان سود میبرد و هم منابع طبیعی.
در ایران حدود سه سال پیش به همت دولت ایران و برنامه توسعه ملل متحد (UNDP) و با حمایت تسهیلات محیطزیست جهانی (GEF) پروژهای به نام پروژه مدیریت چندمنظوره جنگلهای هیرکانی کلید خورد که بر پایه جنگلداری اجتماعی طراحی شده است. مسئولان این پروژه در تلاشند در چهار منطقه پایلوت که در استانهای شمالی کشور واقع شدهاند، با آموزش مردم محلی آنان را به محافظت از جنگل ترغیب کنند و ضمن ایجاد این فرهنگسازی به مردم راهکارهای درست انتفاع از جنگل را بیاموزند. طراحان و مسئولان پروژه مدیریت چندمنظوره جنگلهای هیرکانی معتقدند مدیریت جنگلها پایدار نخواهد بود؛ مگر با مشارکت موثر مردم محلی و دیگر ذینفعان.
«شکور پورحسین شقلان»، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در اینباره میگوید: «ما در دنیا دارای سه نسل از حقوق بشر هستیم. نسل اول آزادیهای سیاسی و مدنی است؛ نسل دوم شامل حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است و نسل سوم که حقوقی نو به حساب میآید و در گذشته توجه چندانی به آن نمیشد، حقوق دستهجمعی است. حق مردم و ذینفعان در محیطزیست و جنگل جزوی از حقوق دستهجمعی است. وقتی دولت از حفظ جنگلها ناتوان است، چه اشکالی دارد که از طریق مردم و جنگلداری اجتماعی به نتیجه دست یابیم؟»
جبار کوچکینژاد، نایبرئیس فراکسیون محیطزیست و توسعه پایدار مجلس نیز در این رابطه به «شهروند» میگوید: «دولت میتواند به جای استخدام تعداد زیادی جنگلبان که تازه باتوجه به بودجه اندک به حد کفایت نخواهد بود، برای صیانت از جنگل از توان مردم استفاده کند. البته این موضوع نیازمند اعطای برخی مجوزها و اختیارات به مردم است که باید برای تسهیل کارها در دستورکار قرار گیرد.»
جنگلنشینان سرمایهای ندارند
هدف از جنگلداری اجتماعی تنها حفاظت از جنگل نیست؛ بلکه منافع مردم محلی هم مد نظر است. پروژه مدیریت چندمنظوره جنگلهای هیرکانی در نظر دارد با استراتژی توسعه سبز به ارتقای وضع معیشتی جوامع محلی جنگلها کمک کند. طبق استراتژی توسعه سبز به جای اینکه هر یک از بخشها برای بهرهبرداری حداکثری از جنگل و منابع طبیعی در تلاش باشند، بر سر یک استراتژی مشترک برای مدیریت اکوسیستم به توافق میرسند و مردم با اموری مانند تأسیس مراکز تفریحی، ایجاد جاذبههای گردشگری، درآمدزایی از پسماند و زباله و ... معیشت خود را بهبود میبخشند؛ اما این کار نیازمند هزینه و سرمایهگذاری است.
پورحسین شقلان، نماینده مجلس در اینباره معتقد است: «به هر حال متولی اصلی حفاظت از جنگل دولت است. جنگلها جزو انفال به حساب میآیند و حفظ آنها از وظایف حاکمیت و بهطور اخص دولت است. مشارکتدادن مردم در حفظ جنگل به معنای انکار یا نفی وظیفه دولت نیست. یکی از پیشنیازهای حفاظت از منابع طبیعی فرهنگسازی است. ما تنها در ارتباط با جنگلها دچار مشکل نیستیم و پدیدههای زمینخواری، رودخانهخواری و ... در کنار جنگلخواری گریبانگیر کشور است. مردم ما باید جنگلها را میراث بشریت و متعلق به نسل آتی بدانند؛ در نتیجه فرهنگسازی ازطریق پروژههایی مثل پروژه مدیریت چندمنظوره جنگلهای هیرکانی از نیازهای کشور به حساب میآید اما دولت میتواند برای تضمین موفقیت در روند این فرهنگسازی بهعنوان متولی اصلی حفاظت از جنگل با اعطای تسهیلات یا کمکهای مالی از ساکنان حاشیه جنگلها حمایت کند.»
نظر شما